حرفایی که ناگفته ماند ................
نویسنده: سودا(88/2/11 :: 9:21 صبح)
کسی را که دوست داری ، ازش بگذر اگر قسمت تو باشد ، خودش بر می گردد اگر هم بر نگشت بدان که از اوّل ماله تو نبوده پس بهتر که رفت!!
---------------------------------------------------------------------
همیشه لبخند به لب داشته باش حتی وقتی ناراحتی. شاید کسی عاشقه لبخنده تو باشه!!
---------------------------------------------------------------------
در شطرنج زندگی، همهی مهرههای من ماتِ مهربونی های تو شدند و من قلبم رو به تو باختم!!
نویسنده: سودا(88/2/11 :: 9:15 صبح)
خیلی ها مترسک رو دوست ندارند چون پرنده ها رو می ترسونه ولی من دوسش دارم چون تنهایی رو درک می کنه!
دوستت داشتم ...یادت هست ؟ ...گفتم دوستت دارم ...و تو گفتی کوچکی برا دوست داشتن ....رفتم تا بزرگ بشم ...اما آنقد بزرگ
شدم که یادم رفت دوستت داشت
دوست داشتن همیشه گـــفتن نیست گاه سکوت است و گاه نگــــــاه ... غـــــریبه ! این درد مشترک من و توست که گاهی نمی
تونیم تو چشمای همدیگه نگــــاه کنیم
قلب آدم مثل یه جزیره ی دور افتاده میمونه.مهم نیست کی برای اولین بار به این جزیره وارد میشه.مهم اینه که کی تا ابد این جزیره رو ترک نمی کنه
بهترین دوست اون دوستیه که بتونی باهاش روی یک سکو ساکت بشینی و چیزی نگی و وقتی ازش دور میشی حس کنی بهترین گفتگوی عمرت رو داشتی
وقتی زمانش رسید که قلبت رو به کسی بدی، مطمئن شو اون فرد قلبت رو نمیشکنه،آخه قلب های شکسته یدکی ندارن!
می گن آدم فقط یک بار عاشق می شه، اما من هر وقت صدا تو میشنوم دوباره عاشق میشم!!
اگه بهم قول بدی که بیای تو خوابم، حاضرم برای همیشه بخوابم تا هر دقیقه ببینمت!!
وقتی دلم برات تنگ می شه می رم پشت ابرا زار زار گریه می کنم پس یادت باشه هر وقت بارونو دیدی بدون که دلم برات تنگ شده!
شادی ماله تو ، غم ماله من ، امید واسه تو ، ناامیدی واسه من ، روشنی واسه تو، ظلمت واسه من ، همه واسه تو ، تو واسه من!!
لاک پشت ها هم عاشق می شن، ولی تحمل درد عشق براشون راحته چون حداقل عشقشون آروم آروم ترکشون میکنه!
از بین آدمای زیادی که ما تو زندگیمون می بینیم، فقط تعداد خاصی هستن که به دلمون می شینن. خواستم بدونی تو جز همون گروهی!
قلبم رو شکوندی اما من بیش تر از قبل دوستت دارم. میدونی واسه چی؟ واسه اینکه حالا هر تیکه ی قلبم تو رو جداگونه دوست دارن!
نویسنده: سودا(88/2/11 :: 9:9 صبح)
نویسنده: سودا(88/2/11 :: 8:55 صبح)
دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…
دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …
دلم برای کسی تنگ است ه با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…
دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…
دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…
دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …
دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …
دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…
دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده…
دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده…
دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است…
دلم برای کسی تنگ است که دلش همانند دل من است…
دلم برای کسی تنگ است که تنهاییش تنهایی من است…
دلم برای کسی تنگ است که مرهم زخمهای کهنه است…
دلم برای کسی تنگ است که محرم اسرار است…
دلم برای کسی تنگ است که راهنمای زندگیست…
دلم برای کسی تنگ است که قلب من برای داشتنش عمرها صبر می کند…
دلم برای کسی تنگ است که دوست نام اوست…
دلم برای کسی تنگ است که دوستیش بدون (( تا )) است…
دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ دل تنگی هایم است…
دلم برای کسی تنگ است
نویسنده: سودا(88/2/4 :: 6:40 عصر)
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
کل بازدید:22451
بازدید امروز:18
بازدید دیروز:0
پیوندهای روزانه
اوقات شرعی
درباره خودم
لوگوی خودم
لوگوی دوستان
لینک دوستان
آوای آشنا
اشتراک
آرشیو